پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مراسم ختم والده محمد علی نجفی با حضور شخصیت های سیاسی و جمعی از اعضای هیات دولت برگزار شد.
مراسم ختم والده محمد علی نجفی رئیس سازمان میراث فرهنگی در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار شد.
بنا
بر این گزارش، اعضای هیات دولت از جمله محمد جواد ظریف، تخت روانچی،
عبدالرضا رحمانی فضلی، سید حسین قاضی هاشمی، دهقان، حسین فریدون، صادق، علی
جنتی و فرجی دانا در این مراسم حضور داشتند.
همچنین جمعی از اصلاح
طلبان همچون غلامعلی کرباسچی، منتجب نیا، حق شناس، حضرتی، جمعی از
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، محمد باقر قالیباف شهردار تهران و مهدی چمران
نیز در این مراسم شرکت کردند.
به تصاویر عکاسان خبرگزاری تسنیم و ایسنا از این مراسم توجه کنید.
نیما بانکی/ لیلی رشیدی
خانم رشیدی سوای این
که دختر احترامالسادات برومند و داود رشیدی است و از بچگی در محافل
هنری بزرگ شده، بازیگر خوبی هم هست. بیشتر ما او را با «مادرخانمی
زیزیگولو» میشناسیم. اما بعضیها شاید بولتن جشنواره فیلم کودک را به
یاد بیاورند که عکسهای کودکی او را در کنار لیلا حاتمی به چاپ رسانده
بود. این دو لیلی و لیلای محبوب، از کودکی همبازی بودهاند؛ هرچند بعدها،
لیلی یک چهره تلویزیونی شد اما لیلا یک ستاره سینما. لیلی رشیدی همسر
پیشین نیما بانکی است که به اندازه رشیدی مشهور نیست اما در عکاسی
استعداد داشت و رفتهرفته در کارش به موفقیت دست پیدا کرد تا اینکه
امروزه به چهرهای مطرح در عالم تبلیغات تبدیل شده است. نیما بانکی را
اگر از «پراید تهران یازده» به یاد نداشته باشید، در آگهیهای سامسونگ با
لباس برزیل، یا با کت و شلوار در حالی که پایش را از قاب السیدی بیرون
گذاشته، دیدهاید. حاصل زندگی مشترک این دو، پسری است که با مادرش پیش
خانواده رشیدی زندگی میکند.
سوسن تسلیمی/داریوش فرهنگ
سی و پنج سال پیش، داریوش فرهنگ آدم خیلی معروفی بود و سوسن تسلیمی را کسی
نمیشناخت، اما پس از ازدواج و در سالهای دهه شصت، ماجرا برعکس شد و
تسلیمی شهرتی فراوان پیدا کرد. در این سالها اگرچه داریوش فرهنگ فیلمساز
بود و بعضی کارهایش خیلی مطرح شد، اما حضور ثابت تسلیمی در فیلمهای
بهرام بیضایی، این بازیگر هنرمند را به اوج رساند. این دو که از طریق
گروه تئاتر پیاده با همدیگر آشنا شده بودند، پس از مدتها زندگی مشترک
سرانجام فرصت پیدا کردند تا در فیلم «شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام
بیضایی، نقش زن و شوهر را بازی کنند. تسلیمی، پس از این فیلم، به همراه
فرزندش عازم سوئدشد و امروز یکی از چهرههای سرشناس تئاتر سوئد است. اما
داریوش فرهنگ مانده و فیلمسازی و بازیگری را تا امروز ادامه داده است.
خسرو شکیبایی/تانیا جوهری
شاید خیلیها ندانند که شکیبایی در دهه 40 کار خودش را با دوبلوری شروع
کرد و پس از ناکامی در این رشته به تئاتر رفت و سالها گذشت تا دوباره با
فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی به سینما بازگشت. تانیا جوهری هم در همان
سالهای دهه 50 بازیگر تئاتر بود. این رابطه که منجر به ازدواج شد، چندان
خبرساز نبود؛ چون هیچ یک از این دو، آدمهای معروفی نبودند و در سالهای
بعد در حرفهشان سرشناس شدند. شکیبایی کماکان یکی از بازیگران محبوب و
سرشناس سینمای ایران است اما تانیا جوهری در سالهای اخیر بسیار کمکار
شده است. جالب است که مشهورترین فیلم شکیبایی یعنی«هامون»، داستان مرد
روشنفکری است که تمایلی برای جدایی از همسرش ندارد اما زن و خانوادهاش
اصرار دارند که این جدایی هر چه زودتر اتفاق بیفتد.
آیدین آغداشلو/شهره آغداشلو
آیدین آغداشلو که نقاش، طراح، گرافیست و نویسندهای تواناست، سالها قبل،
پس از یک ازدواج ناموفق و در حالی که دختری به نام تارا داشت، با شهره
آغداشلو ازدواج کرد. شهره در فیلمهای علی حاتمی (سوتهدلان) و عباس
کیارستمی (گزارش) بازی کرده بود و با تحسین مواجه شده بود و کمکم داشت
به بازیگری توانا تبدیل میشد. شهره آغداشلو که با بازی در فیلم «خانهای
از شن و مه» و نامزدی اسکار، امروزه یک بازیگر معتبر در عرصه جهانی است،
از آیدین جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختری به او داده که ظاهرا آن
هم اسمش تارا است. شهره آغداشلو در تمام گفت وگوهایش همواره از آیدین
آغداشلو به عنوان کسی یاد کرده است که دوران سعادتمندی را با هم سپری
کردند؛ بر خلاف عادت بسیار زشتی که خیلیها دارند و پس از جدایی، با لحنی
زننده درباره همسر سابقشان صحبت میکنند. ظاهرا نه ازدواج و نه جدایی
این دو، در مسیر پیشرفت حرفهایشان هیچ تاثیری نگذاشته و هر دو همچنان از
چهرههای فعال در حیطه کاری خود هستند.
ابوالفضل پورعرب/ آناهیتا نعمتی
زمانی که ابوالفضل پورعرب با آناهیتا نعمتی ازدواج کرد، بازیگر بسیار
معروفی بود. او محبوبیتش را که با بازی در فیلم «عروس»، ساختهی بهروز
افخمی، به دست آورده بود؛ تا سالها حفظکرد. از آن طرف، آناهیتا نعمتی
تازه با فیلم خوشساخت «هیوا»، ساختهی رسول ملاقلیپور، وارد سینما شده
بود و به عنوان یک چهره جوان و بااستعداد، اول راه بود. از این ماجرا
حدود 8 سال میگذرد. ابوالفضل پورعرب از آن زمان، سیر نزولی را در کارش
تجربه کرد و آناهیتا نعمتی هم در حاشیهی سینمای ایران به کار خود ادامه
داد. حالا این روزها پس از سالها جدایی این زوج هنرمند، هم آناهیتا
نعمتی دوباره به سینمای جدی بازگشته و هم ابوالفضل پورعرب در تلویزیون
پرکارتر شده است.
بابک ریاحی پور/مهتاب کرامتی
بابک ریاحی پور یکی از معروفترین نوازندههای ایرانی با ساز تخصصی گیتار
باس است و در زمینه موسیقی راک فعالیت میکند. او در آلمان موسیقی را
آموخته، آن را در ایران ادامه داده و با خوانندههایی مثل محمد نوری و
گروههایی مثل اوهام و آویژه که نوعی موسیقی تلفیقی را دنبال
میکردهاند، همکاری داشته است. مهتاب کرامتی از سال 1377 با بازی در
فیلم «مردی از جنس بلور» پایش به سینمای ایران باز شد. جالب این که ریاحی
پور زودتر از کرامتی به سینما آمده بود. او در سال 1374 برای موسیقی
فیلم «فاتح» نوازندگی کرده بود؛ کاری که بعدها ریاحی پور کمتر سراغ آن
رفت. ولی مهتاب کرامتی با جدیت، حضور در سینما و تلویزیون را ادامه داد و
رشد کرد و خیلی زود به ستاره سینمای ایران تبدیل شد. حالا مهتاب کرامتی
تنها زندگی میکند و علاوه بر بازیگری و فعالیت در یونیسف، در یک موسسه
طراحی و تولید لباس هم حسابی مشغول است
یوسف مرادیان / سارا خویینیها
همین اواخر بود که از سارا خویینیها فیلم پر حرف و حدیث «نقاب» اکران شد
که داستانش درباره سوء استفادههای متقلبانه از موضوع ازدواج بود. چندی
پیش از تلویزیون هم سریالی پخش میشد که داستانش درباره سیاوش و رستم
شاهنامه بود و نقش سیاوش را مرادیان بازی میکرد. خویینیها در «معصومیت
از دست رفته» هم بازی خوبی داشت اما نقشی که مرادیان در «سربازهای جمعه»
بازی کرد، به هر دلیل، آن قدر کوتاه شد که اصلا به چشم نیامد. این دو
بازیگر که زمانی با یکدیگر زیر یک سقف زندگی میکردند، سرانجام از هم جدا
شدند و امروزه به فعالیت قبلیشان که همان بازیگری در سینما و تلویزیون
است ادامه میدهند؛ از جمله خویینیها که چهرهاش را در نقش اصلی «بیصدا
فریاد کن» حتما دیدهاید.
فریبرز عرب نیا/آتنه فقیه نصیری/ عسل بدیعی
این 3 بازیگر، معروفتر از آن هستند که بخواهیم معرفیشان کنیم. فریبرز
عربنیا به ترتیب با آتنه فقیهنصیری و عسل بدیعی ازدواج کرد و از آنها
جدا شد.عربنیا که اغلب، او را با بازیهای چشمگیرش در فیلمهای مسعود
کیمیایی، مانند«سلطان» و «ضیافت»، به خاطر میآورند، در فیلمی با موضوع
طلاق نیز ایفای نقش کرده است. او در این فیلم (هزاران زن مثل من)، از
همسرش (نیکی کریمی) جدا شده و مانع احقاق حق او برای تصاحب بچه میشود.
آتنه فقیهنصیری نیز که در فیلمها و سریالهای متعددی ایفای نقش کرده
است، با بازی خوبش در نقش «خاله سارا» در یک سریال تلویزیونی، نگاهها را
به خود متوجه کرد. درخشش عسل بدیعی نیز از بازی در فیلم «بودن یا
نبودن»، ساختهی کیانوش عیاری، شروع شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در
ورزش فوتبال رکوردی به ثبت رسیده است تحت عنوان کوتاهترین زمان برای به
ثمر رسیدن گل و تیم هایی که در 10 ثانیه اول توانسته اند دروازه حریف را
باز کنند همواره مطرحند.
در عالم سیاست مطلع شدیم آقای دکتر فرجی
دانا از طرف بعضی نمایندگان مجلس تهدید به استیضاح شده اند. شاید مجلس
نهم بخواهد نام خود را در سریعترین استیضاح تاریخ ثبت کند؟!
بنده ی
خدا آقای دکتر روحانی که فردی حقوقدان است و ژنرال نیست! در این دو سال
باقی مانده از عمر مجلس با چه پدیده هایی مواجه خواهد بود؟
حقیقتا
برای بعضی از نمایندگان این مجلس همان دکتر احمدی نژاد مناسب بود که نه
تنها به تذکرات و نامه ها و نطقهای نمایندگان توجهی نمی کرد بلکه بر خلاف
کلام صریح امام مجلس را در راس امور نمی دانست. رئیس دولت نهم و دهم خود را
منتخب قاطبه مردم و نمایندگان را منتخب اقلیتی از مردم میدانست و به همین
دلیل اکثر مصوبات مجلس را ابلاغ نمیکرد و وزرا را از رفتن به مجلس و
پاسخگویی منع مینمود. شورای پول و اعتبار و سازمان مدیریت را که اهرمهای
کنترل بودجه بودند منحل و بی اعتیار کرد. در انتصابات به احدی پاسخگو نبود
و در برابر خیل عظیمی از علما و نمایندگان مجلس برای انتصاب معاون اول خود
ایستادگی کرد و اگر نبود فرمان کتبی رهبر معظم انقلاب آن شخص در کسوت
معاون اولی نقش ایفا میکرد. گرچه ایشان معاون اول نشد اما در سمت ریاست
دفتر و نهاد ریاست جمهوری اختیاراتی داشت که وزرا و معاون اول متاسفانه
کاره ای نبودند و در طول دولت نهم و دهم نفر دوم دولت معاون اول نبود بلکه
ایشان مطرح بود. احمدی نژاد
در انتصاب رئیس سازمان تامین
اجتماعی در برابر رای نمایندگان و قوه قضاییه و دیوان عدالت اداری یک تنه
ایستاد و برای حفظ ریاست تامین اجتماعی که در دادگاه محکوم به انفصال شده
بود قانون تامین اجتماعی را تغییر و فرد خاطی کماکان باقی ماند.
اما
در این مقطع حساس تاریخی که دولت با رویکرد اعتدال و احترام به قانون بر
سر کار آمده است آهنگ استیضاح شنیده میشود آن هم نه درباره عملکرد که در
چهارچوب وظایف نمایندگان است بلکه درباره انتصاب افراد پاکدامن، متخصص و
متعهد که در مورد اعتماد جامعه دانشگاهیان هستند.
اینجانب در جلسه
تودیع دکتر توفیقی حضور داشتم. هیاتهای علمی، اساتید، کارمندان وزارت
علوم، روسای دانشگاهها که در جلسه حضور داشتند با افسوس از تودیع ایشان یاد
می کردند و آقای توفیقی با همه نامهربانیها خود را سرباز نظام میدانست و
همگان را به کمک دعوت میکرد.
راستی خوبست نمایندگان محترم به موکلین خود پاسخ دهند که چرا؟
دولتی را که اقتصاد کشور را به حالت رکود و تعطیلی و تورم کشاند استیضاح نکردید؟
شما چرا وقتی رشد اقتصادی در سالهای 90 و 91 به زیر صفر آمد به فکر استیضاح برنیامدید؟
چرا در برابر 5.5 میلیون فارغالتحصیل بیکار و نرخ بالای بیکاری در کشور به فکر نیفتادید؟
چرا در زمان اختلاس بزرگ 3 هزار میلیاردی و پرونده بیمه اقدامی نکردید؟
چرا زمانی که اوضاع فرهنگ و هنر و اخلاق جامعه دچار افت محسوس شد شما ساکت بودید؟
خسارات بخش فرهنگ و هنر و
آسیبی که به وحدت ملی وارد آمد و بیاعتمادی که در جامعه رواج گرفت، راستگویی و امانتداری که صدمه دید آیا قابل جبرانند؟
کمیسیون
فرهنگی چگونه میتواند آرام باشد در حالیکه در دوره دولتهای نهم و دهم یک
طرح ملی فرهنگی و یک اثر فاخر هنری پدید نیامد. این خسارت سوال و استیضاح
ندارد اما دعوت از فردی که اکثر انجمنهای علمی و محیطهای دانشگاهی از او
به نیکی یاد میکنند استیضاح دارد؟
اما به عنوان یک شهروند از طرف
دولت آقای روحانی باید گفت که ملاک انتخاب همکاران در دولت پس از رای
اعتماد تخصص، تجربه، خودشناسی افراد است که در بعضی پستها از مراکز مربوط
نیز استعلام قانونی انجام خواهد شد. اگر دولت بخواهد در انتخاب همکاران خود
سلیقه افراد و جمعیتها را ملاک قرار دهد که هیچکس را نباید به عنوان
مشاور و معاون به کار بگمارد.
تعجب از قانونگذارانی است که خواسته
ی غیر قانونی دارند. آیا میتوان مردم را از حق قانونی محروم کرد؟ صلاحیت
معاونین، مشاورین، استانداران، فرمانداران از جهت تخصصی به عهده حوزه های
تخصصی بوده و از جهت صلاحیتهای عمومی تابع قانون است که معمولا از مراکز
مربوطه استعلام میشود، پس از طی این مراحل شما چه میگویید؟ میتوان گفت
به دلیل اینکه با سلیقه و حزب ما موافق نیست، اگر او را به کار بگیری
استیضاح میکنیم؟! این حرف منطقی است؟ آیا میتوان با اتهامات موهوم مدیران
لایق را از تصدی پستها دور کرد؟ اگر دوستان ما حرف محکمه پسندی داشتند به
مراجع مربوطه ارائه میدادند و اینگونه با جوسازی و شایعه پراکنی اهداف
خود را دنبال نمینمودند.
در پایان باید به دوستان گفت برای استیضاح
عجله نکنید بگذارید دولت مستقر شود بر اساس وظایف قانونی از عملکردها سوال
کنید و در صورت قانع نشدن از اختیارات قانونی استفاده کنید.
دولت
تدبیر و امید و همه ی عزیزانی که اعتلای ایران اسلامی را آرزو میکنند در
کنار هیات دولت تلاش خواهند کرد تا با کار شبانه روزی و با بهره گیری از
متخصصین و با استفاده از دانش بشری به گونهای عمل کنند تا ار خود سابقهی
درخشانی به یادگار بگذارند.
باید مردم تفاوت افراط و تفریط را با
خردورزی و اعتدال در عمل مشاهده کنند. باید احترام به انسانها و کرامت
انسانی که ریشه در مکتب ما دارد مجددا احیاء گردد. باید شهد شیرین احترام
به ملتها و تعامل سازنده با تمدنهای دیگر که ریشه در فرهنگ ایران دارد در
عمل ثابت شود.
باید با همبستگی و وحدت از همه نیروهای متخصص و متعهد
در داخل و خارج کشور استفاده شود تا بتوانیم بخشی از عقب ماندگی 8 سال
گذشته را جبران نماییم.
انشاالله
محمدرضا حشمتی – آبان 92