سید حسین موسویان با نگارش مقاله ای در نیویورک تایمز با عنوان "امیدی از
سوی ایران وجود دارد اما نه با حمله نظامی" نوشت: انتخابات اخیر ریاست
جمهوری در ایران موجب گشایشی جدید در بحث ایجاد روابط حسنه بین ایران و
امریکا شد. احیا امیدها برای تعامل دیپلماتیک می تواند با حمله نظامی
آمریکا به سوریه از بین رود.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب،
هرگونه تحرکات نظامی بیشتر امریکا در خاورمیانه به آتش درگیری ها می افزاید
و موضع افراطیون را تقویت می کند که در نتیجه می توانند از احساسات
ضدامریکایی افزایش یافته بهره برداری کرده و منطقه را غرق در جنگی طولانی
کنند.
عناصر فرقه ای رو به افزایش در درگیری های سوریه به کشورهای
همسایه نیز کشیده خواهد شد و ثبات شکننده لبنان، اردن، بحرین، ترکیه و عراق
را از بین می برد.
حمله نظامی آمریکا با توجه به شرایط بی سابقه ای
که فراتر از مرزهای سوریه می رود و ریسک کشیده شدن این کشور به جنگ طولانی
مدت را دارد، جعبه پاندورا را باز می کند.
بازگرداندن امنیت و ثبات
به سوریه زیر چتر شورای امنیت سازمان ملل به عنوان تنها عضو مسئول حفظ
صلح، امنیت و ثبات در جهان جز منافع ملی و منطقه ای ایران و امریکا است.
پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر، ایران و امریکا به تعامل پرداختند و مستقیما در جنگ علیه تروریست ها همکاری کردند.
این
همکاری در افغانستان منجر به سقوط طالبان و القاعده در این کشور و تشکیل
دولتی منتخب براساس اصول دموکراسی شد. این تجربه می تواند به عنوان نقش راه
همکاری جدید در خصوص سوریه مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیرات چنین همکاری به بحران سوریه ختم نخواهد شد و در عوض برای امنیت و ثبات تمام منطقه حیاتی خواهد بود.
وجود
چندین بحران در خاورمیانه نیازمند مدیریت گسترده تری در زمان فعلی است و
بنابراین مدیریت این بحران و دیگر بحران ها راهی سودمند برای همکاری منطقه
ای بین تهران و واشنگتن تحت منشور سازمان ملل است.
چنین همکاری همچنین دورنمای تعامل ایران و امریکا بر روی مسائل دوجانبه و بویژه بحث هسته ای را افزایش خواهد داد.
همکاری
بر روی مسئله سوریه می تواند فرصتی برای کاهش خصومت امریکا و ایران باشد و
همچنین می تواند باعث آغاز دوره ای از همکاری در جهت بهبود اوضاع منطقه و
فراتر از ان باشد.
این فرصت در جهت برقراری صلح وامنیت نباید از دست رود . آلترناتیو این ماجرا می تواند فاجعه بار باشد.
توضیح:
جعبه پاندورا، به روایت افسانههای یونانی جعبهای بود با محتوای تمامی
بلا ها و شوربختیهای ناشناخته بشریت از جمله کار، بیماری، مرگ و غیره.
پاندورا
(اولین زن جهان) که بخاطر دزدیده شدن آتش توسط پرومته (همسر آینده
پاندورا) بخشی ازجریمههای بشریت محسوب میشد، جعبهای از زئوس دریافت کرد
تا به انسانها هدیه دهد و سفارش کند که هرگز آنرا نگشایند. ولی پاندورا پس
از ازدواج، خود جعبه را گشود و بلا ها و شوربختیها از داخل آن سرریز و بر
روی زمین پراکنده شدند. زمینی که تا آن زمان هیچگونه مشکل و بدبختی
نمیشناخت. تنها امیــد در جعبه باقیماند تا تسلای بشر باشد.
حسین شریعتمداری نوشت:
آنچه اخیرا در شبکه اجتماعی تویتر بین آقای دکتر
ظریف و خانم کریستیپلوسی - دختر نانسی پلوسی رئیس سابق مجلس نمایندگان
آمریکا- رد و بدل شده است با توجه به اشراف آقای ظریف بر مسائل و معادلات
سیاسی و جایگاه رسمی ایشان به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران،
عجیب و غیرمنتظره بود. آقای ظریف در تویتر به استقبال سال نو یهودیان رفته و
نوشته بود «روش هشانا، سال نو یهودیان مبارک باد» و کریستی پلوسی با تشکر
از ایشان خطاب به وی نوشته بود «ممنون! سال نو با پایان دادن به انکار
هولوکاست از سوی ایران شیرینتر میشود» و آقای ظریف در پاسخ به او
مینویسد «ایران هرگز هولوکاست را انکار نکرده است. مردی که هولوکاست را
انکار میکرد، رفته است. سال نو مبارک»! و پلوسی پاسخ داده بود؛ «خوشحالم
که میشنوم، ممنون از پاسختان» درباره این محاوره مکتوب که بازتاب
گستردهای در محافل سیاسی و رسانههای خبری داشته است، گفتنیهایی هست.
الف-
منظور آقای ظریف از «مردی که هولوکاست را انکار میکرد» آقای دکتر
احمدینژاد است و این اشاره ضمن آن که اهانت به رئیسجمهور سابق و دور از
انصاف و آداب دیپلماتیک است، با واقعیت نیز همخوانی ندارد. زیرا هولوکاست
اگرچه -آنگونه که خواهد آمد- فقط یک افسانه ساخت صهیونیستهاست ولی دکتر
احمدینژاد با طرح یک سؤال هوشمندانه، پاشنهآشیل صهیونیسم بینالملل را
نشانه رفته و پرسیده بود؛ اگر هولوکاست واقعیت داشته باشد، آلمان نازی عامل
آن بوده است، بنابراین چرا باید مردم مسلمان فلسطین تاوان جنایت نازیها
را بپردازند و چرا یک یا دو استان از آلمان و اتریش به صهیونیستها واگذار
نشده است؟ و چنانچه واقعیت نداشته باشد، چرا صهیونیستها با استناد به یک
داستان جعلی، مظلومنمایی کرده و خود را از همه دنیا طلبکار میدانند؟
احمدینژاد با این سؤال منطقی که هیچ یک از دیپلماتهای مدعی، جرأت و یا
هوشمندی لازم برای طرح آن را نداشتهاند، مشروعیت جعلی رژیم صهیونیستی را
فرو ریخت و از این زاویه درخور تقدیر و تحسین فراوان است. آیا جناب آقای
ظریف برای این پرسش علمی و منطقی پاسخی دارند؟ اگر دارند، بفرمایند! و اگر
پاسخی ندارند- که ندارند- انتظار آن بوده و هست که زبان و قلم به تقدیر از
آقای احمدینژاد بچرخانند و نه اهانت به ایشان و دلداری - البته ناخواسته-
به دشمنان که «مردی که هولوکاست را انکار میکرد، رفته است»!
ب- 8 سال
پیش- 22 آذرماه 84- نگارنده در یک یادداشت نسبتاً مفصل و به نقل از مورخان
برجسته و بلندآوازه اروپایی و آمریکایی، اسناد و شواهدی ارائه کرده بود که
در جعلی بودن داستان هولوکاست کمترین تردیدی باقی نمیگذاشت و از آنجا که
امروز هم ماجرا همان ماجرای آن روز است؛ اشاره به بخشهایی از آن یادداشت
مفصل ضروری به نظر میرسد؛ در یادداشت مورد اشاره آمده بود.
1- در اوایل
دهه 80 قرن نوزدهم، تعدادی از اعضای آژانس بینالمللی یهود، از جمله،
«پییر ویدال ناکه»، «سرژ ولز»، «فرانسوا براریدا» تحت سرپرستی «رنه ساموئل
سپرات» خاخام معروف فرانسه، با استناد به داستان ساختگی کشتار 6 میلیون
یهودی در جنگ جهانی دوم و به عنوان پیشگیری از فراموش شدن مظلومیت این قوم!
پیشنویس قانونی را تهیه کرده و در ژوئیه سال 1990 میلادی در فرانسه به
تصویب رساندند که بر اساس آن «هرگونه تردید درباره «هولوکاست»، اعم از
تردید درباره کشتار- مورد ادعای- یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاقهای
گاز و حتی کمترین تردید در رقم 6میلیونی یهودیان کشته شده، جرم تلقی
میشود! و هر کس در فرانسه از این قانون تخلف کرده و در سه موضوع یاد شده
تردید کند به یک ماه تا یک سال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانک
جریمه محکوم میشود.» و بعدها با فشار آمریکا، انگلیس، فرانسه و آژانس
بینالمللی یهود، این قانون در سایر کشورهای اروپایی نیز به تصویب رسید به
طوری که امروزه هرگونه تردید درباره هولوکاست مورد ادعا و ابعاد و اجزاء آن
در اروپا جرم تلقی میشود!
2- تاکنون دهها مورخ برجسته اروپایی و صدها
استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده در بررسی اسناد تاریخی، با ارائه
اسنادی که هیچ صاحبنظری نمیتواند در صحت آنها کمترین تردیدی روا دارد، به
روشی کاملا علمی اثبات کردهاند ماجرای قتل عام 6 میلیون یهودی، کورههای
آدمسوزی، اتاقهای گاز و همه آنچه صهیونیستها در این باره ادعا میکنند،
دروغ محض و یک داستان ساختگی با اهداف نه فقط سیاسی، بلکه جنایتکارانه است و
شاید تعجب کنید - البته از دموکراسی با قرائت غربی تعجبی ندارد - که از
این دانشمندان و محققان تمامی آنهایی که اروپایی بودهاند، بدون استثناء -
تاکید میشود، بدون استثناء- به دادگاه جلب شده و تنها به دلیل آن که
تحقیقات علمی آنان باآنچه دولتهای اروپایی درباره هولوکاست پذیرفته و
تصویب کردهاند، تفاوت داشته، محاکمه و به زندان و جرایم نقدی محکوم
شدهاند! و دولتهای غربی هنوز به این سؤال پاسخ ندادهاند که چگونه
میتوان از یک سو ادعای آزادی عقیده و اندیشه را داشت و در همان حال، اگر
تحقیقات علمی و مستند دانشمندان با ادعای بیاساس و افسانهسرایی
صهیونیستها تفاوت داشته باشد، این دانشمندان و محققان مستحق محاکمه، زندان
و جریمه هستند؟!...
تعداد دانشمندان و محققان برجستهای که نتیجه
تحقیقات علمی و مستند آنها حکایت از جعلی بودن هولوکاست میکند، بیشتر از
آن است که حتی فهرست آنان قابل اشاره در این نوشته محدود باشد و فقط به
عنوان نمونه و به مصداق اندکی از بسیارها میتوان به پروفسور روژه گارودی،
پروفسور روبر فوریسون، پروفسور کریستوفرسون - صاحب کتاب معروف «دروغ
آشویتس»- ... و نویسندگان صدها رساله علمی دیگر اشاره کرد که در این میان،
ماجرای پروفسور روبر فوریسون و پروفسور روژهگارودی - هردو از فرانسه -
جدیدتر و عبرتآمیز است.
3- پروفسور روبر فوریسون، استاد دانشگاه معروف
«لیون» فرانسه و کارشناس عالیرتبه بررسی و ارزیابی اسناد و مدارک تاریخی،
با شهرتی جهانی است. او تحقیقات علمی و مستند خود را در کتابی با عنوان
«اتاقهایگاز، واقعیت یا افسانه؟» جمعآوری کرده که به فارسی نیز ترجمه
شده است.
او هزاران سند را در این زمینه بررسی کرده است و طی سالها
تحقیق، از تمامی مراکز مورد ادعای صهیونیستها، نظیر اتاقهای گاز، موزه
ساختگی کورههای آدمسوزی، داخائو در مونیخ آلمان و... بازدید کرده و با
صدها شاهد به گفتوگوی دقیق و علمی پرداخته و در نهایت بدون کمترین تحلیل و
تنها به زبان اسناد، نشان داده است که ماجرای کشتار یهودیان در آلمان نازی
یک دروغ بزرگ تاریخی و فریب شرمآور افکار عمومی است. چیزی که از
صهیونیستهای وحشی به هیچوجه دور از انتظار نیست.
به عنوان مثال،
فوریسون به عکسهای ساختگی از اتاقهای گاز مورد ادعای صهیونیستها اشاره
کرده و ضمن رد این ادعا با استناد به مدارک غیرقابلانکار، با تعجب
میپرسد، اگر این عکسها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی- مورد ادعا- بدون
ماسک و بی آن که کمترین پوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشند در
اتاقهای مالامال از گازهای کشنده ایستاده و بر جان کندن یهودیان محکوم
نظارت میکنند؟! و یا، درباره یکی دیگر از عکسهای مورد ادعای صهیونیستها
که جمعی از یهودیان را در محاصره چند تانک نشان میدهد، با ارائه اسناد و
شواهدی خواندنی و غیرقابل تردید، نشان میدهد که تانکها در این عکس،
انگلیسی هستند نه آلمانی و...
ج - آقای دکتر ظریف ادعا کردهاند که
«ایران هرگز هولوکاست را انکار نکرده است»! و توضیح ندادهاند که ادعای
ایشان بر اساس کدام «سند» یا شاهد و قرینهای ابراز شده است؟ بدیهی است
وزیر امور خارجه محترم کشورمان انتظار ندارند افسانه هولوکاست که غیر از
ادعای «ساموئل سپرات» خاخام معروف فرانسوی هیچ سند دیگری برای اثبات آن
وجود ندارد از سوی ایران اسلامی قابل پذیرش باشد!
گفتنی است آقای دکتر
ظریف در دفاع از برنامههای پیشنهادی خویش که روز سهشنبه 22 مرداد در مجلس
شورای اسلامی مطرح کرد بر وفاداری خود به آموزههای امام و رهبر معظم
انقلاب اصرار ورزید و پس از آن نیز در جایگاه وزیر امور خارجه کشورمان
مواضع تحسینبرانگیزی داشت. از این روی اظهار نظر اخیر در شبکه تویتر را
میتوان ناشی از کم دقتی ایشان تلقی کرد که نیاز به تصحیح دارد.
د - و
بالاخره، از آنجا که دکتر ظریف اهل مطالعات تاریخی و اسلامی هستند باید
توجه ایشان را به این واقعیت جلب کرد که اولین و تنها سند مکتوب درباره
وقوع هولوکاست - به مفهوم زندهسوزی دستهجمعی انسانها - که تاریخ کهن
یهود و برخی از کاوشگران تاریخ باستان به آن اشاره کردهاند و در کلام خدا -
سوره مبارکه بروج - نیز به صراحت آمده است، از وقوع این جنایت توسط قوم
یهود خبر میدهد: ذونواس پادشاه یمن به دین یهود گروید و با تحریک
خاخامهای یهودی مردم یمن را که بر دین حضرت مسیح (ع) بودند وادار کرد
یهودی شوند و آنان را که حاضر به پذیرش دین یهود نبودند، در گودالهای پر
از آتش سوزان - اخدود- افکند و انبوهی از زنان و مردان و کودکان مسیحی را
زنده زنده در آتش سوزاند...
«والسماء ذات البروج... سوگند به آسمان که
دارای برجهای بسیار است و سوگند به روز موعود و سوگند به شهادتدهنده و
آنچه به آن شهادت دهند که مرگ بر اصحاب اخدود، آنان که آتش سوزان
برافروختند و در حالی که برکناره آتش نشسته بودند، به آنچه بر سر مؤمنان
میآوردند نظاره میکردند. آنان - یهودیان - تنها به این علت از مؤمنان
انتقام گرفتند که آنها به خدای عزیز و حمید ایمان آورده بودند».