نرم افزار چاپ چک -  نرم افزار چک چاپ - نرم افزار پرینت چک - نرم افزار چک پرینت

نرم افزار چاپ چک - نرم افزار چک چاپ - نرم افزار پرینت چک - نرم افزار چک پرینت

فروش چاپ چک - چک چاپ ، پرینت چک ، چک پرینت ، نرم افزار رایگان چاپ چک ، نرم افزار چک چاپ ،
نرم افزار چاپ چک -  نرم افزار چک چاپ - نرم افزار پرینت چک - نرم افزار چک پرینت

نرم افزار چاپ چک - نرم افزار چک چاپ - نرم افزار پرینت چک - نرم افزار چک پرینت

فروش چاپ چک - چک چاپ ، پرینت چک ، چک پرینت ، نرم افزار رایگان چاپ چک ، نرم افزار چک چاپ ،

اظهارات جدید محسنی اژه ای :مداح معروف تیراندازی نکرده است /مرتضوی ممنوع الخروج شد

سخنگوی قوه قضاییه گفت: سعید مرتضوی ممنوع الخروج شده و تحقیقات پرونده وی در حال انجام است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :  سخنگوی قوه قضاییه گفت: سعید مرتضوی ممنوع الخروج شده و تحقیقات پرونده وی در حال انجام است.

حجت الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژه ای روز سه شنبه این خبر را در نشست خبری فوق العاده با خبرنگاران اعلام کرد.

**در سطح علی جنتی نیست که برای قوه قضائیه تعیین تکلیف کند

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای در واکنش به مصاحبه "علی جنتی" با شبکه الجزیره انگلیسی اظهارداشت: امروز ترجمه این مصاحبه را خواندم، سؤال شبکه الجزیره کاملا جهت‌دار علیه قوه قضائیه است و اگر یک مسئول هوشمند و زیرک در مقابل یک شبکه خارجی قرار بگیرد، در مقابل این سؤال علی‌القاعده به هیچ‌وجه نباید چنین پاسخی بدهد.

وی گفت: طبق رافتی که ما داشته و داریم چند ماهی است که جریان ضد انقلاب و فراریان فتنه علیه قوه قضائیه دارند فضاسازی می‌کنند این جریان حاکی از آن است که قوه قضائیه ضابطه‌مند و مؤثر عمل کرده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای گفت: در تماسی که با آقای جنتی بوده، گفته‌اند که مصاحبه تحریف شده است، اگر مصاحبه تحریف شده باید به این موضوع واکنش نشان داده شود و مورد اعتراض شدید قرار گیرد.

سخنگوی قوه قضائیه اظهار داشت: من تاکید می‌کنم که شاید مطالب منتشر شده حرف‌های آقای جنتی نباشد ولی اگر اینطور باشد باید گفت که این امر سطح ایشان را بسیار تنزل می‌دهد و اصولا در سطح علی جنتی نیست که برای قوه قضائیه تعیین تکلیف کند.

**مرتضوی ممنوع الخروج شده است

وی در این نشست خبری اظهارداشت: با اشاره به پرونده سعید مرتضوی در دادگاه اظهارداشت: مرتضوی ممنوع الخروج شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‌اژه‌ای در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا مرتضوی برای فردا(چهارشنبه 25دی ماه) به دادسرا احضار شده است یا خیر، گفت: اجمالا می‌دانم ممنوع‌الخروج شده و همین روزها احضار شده، اما راجع به فردا نمی‌دانم.

**درباره رئیس جمهور سابق و بابک زنجانی خبر جدیدی نیست

وی درباره آخرین وضعیت پرونده محمود احمدی‌نژاد گفت که در این باره چیز جدیدی وجود ندارد.

محسنی‌اژه‌ای همچنین درباره آخرین وضعیت بابک زنجانی و اینکه آیا فرد جدیدی در این رابطه دستگیر شده است، یا خیر، گفت: اطلاع جدیدی ندارم و بعید می‌دانم چنین چیزی باشد.



*تیراندازی از سوی مداح معروف انجام نشده است

سخنگوی دستگاه قضا همچنین درمورد پرونده تیراندازی مداح معروف اظهار داشت: این شخص تیراندازی نکرده بلکه سرنشین خودروی وی تیراندازی کرده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی اژه‌ای افزود: در نشست خبری گذشته هم توضیحاتی در این زمینه ارائه کرده‌ام و از شما اصحاب رسانه می‌خواهم تا با خویشتن‌داری اجازه دهید مسئله بیشتر روشن شود و دراختیار رسانه ها قرار بگیرد.

وی از مطالب درج شده دریکی از روزنامه اظهار تعجب کرد و گفت: با اینکه ابعاد این مسئله روشن نشده، متعجبم که این روزنامه چطور اینگونه قلم فرسایی کرده است؟

دادستان کل کشور گفت: ساعت‌های بعد از نیمه شب بود که در اتوبان شهید بابایی از سمت شرق به غرب سه دستگاه خودرو که دو دستگاه آنان پژو 206 و یک دستگاه مزدای 40 بود با هم در حرکت بودند که یکی از سه ماشین در تونل سبقت گرفت و دو خودروی دیگر هم به دنبال او با سرعت بیشتر حرکت کردند.

خانه مداحان هم در حمایت از محمود کریمی بیانیه داد

خانه مداحان در واکنش به ماجرای درگیری یکی از مداحان در بیانه‌ای اعلام کرد: آنچه در پس پرده ماجرای رخ داده می گذرد نشانه گرفتن هیئتهای عزاداری و اصل و فلسفه قیام عاشوراست. ارزشهایی که سالهاست در تار و پود ایرانیان ریشه دوانده و حالا هیزم شایعه و افترا است که از گوشه و کنار به خیال آتش افروزی بر بغض و کینه از دستگاه عزاداری سیدالشهدا جمع می شود .

در این بیانیه آمده است:

«بسم الله الرحمن الرحیم»
وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولائِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
(سوره مبارکه اسراء آیه ۳۶)

رخت سیاه پوشی عزای سالار شهیدان حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) را پس از دوماه اشک ریختن بر «قتیل العبرات» از تن به درآورده بودیم که به یک باره ، همه آن چه برایش بر سروسینه می زدیم ، با انتشار یک خبر و شایعه های پیرامونش به بدترین شکل ممکن چالش کشیده شد .

و مگر نه این است که این انقلاب و آن عزاداری های محرم و صفر ، امتداد همان خون مقدسی است که برای زنده نگه داشتن دین پیامبر(ص) بر زمین ریخته شد ؟ پیامبری که برانگیخته شد تا اخلاق محمدی(ص) را به کمال برساند و امت اش را از بداخلاقی ها و کج فهمی ها برهاند.

حالا چند روزی می شود که انتشار یک خبر ، دستمایه هجوم همه جانبه به همان ارزش هایی شده که عزاداری ها ، سینه زنی ها و هیئت ها برای زنده نگه داشتنش برپا می شود.

«حاج محمود کریمی» را همه محبان اباعبدالله الحسین(ع) خوب می شناسند . سال هاست که با روضه های او بر مصیبت های اهل بیت(ع) اشک ریخته اند و با دم های سینه زنی اش شور گرفته اند و به سینه زده اند . با نوای محزون مناجات هایش ، دست ها را رو به آسمان برده اند و «العفو» گویان ، شب های روشن قدر را به صبح رسانده اند و با نغمه های مولودی خوانی اش ، هم کلام فرشتگان به آل الله تهنیت گفته اند.

صدای گرم «حاج محمود» ، از خانواده ای برآمده که عطر شهادت ، سال ها در آن پیچیده و یاد پدر و برادر شهیدش «حاج نقی کریمی» و «ابوالفضل کریمی» همچنان در ذهن ها جاری ست.

اما حالا تیرهای شایعه و طعنه و تهمت است که روز به روز ، سطر به سطر و سایت به سایت ، شلیک می شود؛ بی آن که کسی از اصل ماجرا آگاه باشد . اما کافی است نگاهی کوچک به دامن زنندگان این ماجرا بیندازیم تا مشخص شود این تیرها بی جهت شلیک نشده اند.

آن چه در پس پرده ماجرای رخ داده می گذرد ، نشانه گرفتن هیئت های عزاداری و اصل و فلسفه قیام عاشوراست . ارزش هایی که سال هاست در تار و پود ایرانیان ریشه دوانده و حالا هیزم شایعه و افترا است که از گوشه و کنار به خیال آتش افروزی بر بغض و کینه از دستگاه عزاداری سیدالشهدا جمع می شود.

رنج بار تر این که علاوه بر دشمنان آگاه و قسم خورده ، پای بعضی دوستان نادان نیز به این ماجرای هیزم کشی و آتش افروزی باز شده است.

در این که اگر خطایی رخ داده موضوع باید در مراجع رسمی قضایی رسیدگی شود هیچ شکی نیست اما تردیدها جایی رخ می نماید که بدون تشکیل دادگاه ، بررسی کافی و روشن شدن حقایق ، این ماجرا را بهانه هجمه به ارزش های عاشورایی و دستگاه عزاداری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می کنند. آیا به بهانه ماجرایی که هنوز جزئیات و علتش در مراجع قضایی بررسی و اعلام نشده ، باید بساط ذکر و ذاکر و مصیبت بر اهل بیت (ع) را برچید ؟ مگر نه این است که آموزه های دینی بزرگان ما فاصله حق و باطل را به اندازه 4 انگشت میان گوش و چشم دانسته اند و آبروی مومن را برتر از کعبه شمرده اند ؟

پر واضح است که آتش افروزان این فرصت را غنیمت شمرده اند که به بهانه آن ، پایه های محکم عشق و شور حسینی(ع) را در دل مردم بلرزانند و چه خام خیال اند آنان که این رویا را در سر می پرورانند . چرا که «ان لقتل الحسین(ع)، حراره فی قلوب المومنین لا تبرد ابدا» و این گرمای عشق هرگز سرد نخواهد شد.
والسلام علی من اتبع الهدی
خانه مداحان

مختاباد:ماجرای شلیک مداح معروف و جای خالی خبر و خبرنگار

حادثه بنا به روایت ایسنا از یک سایت فیلترشده«ساعت ۳ بامداد روز ۵ دی‌ماه در اتوبان بابایی» رخ داد و طرف تصادف زوج جوانی بودند سوار بر خودروی 206 که کار به «مشاجره لفظی کشیده و مداح معروف بعد از تیراندازی، با همراهان از محل دور شده و سرنشینان ۲۰۶ به کلانتری شکایت می‌برند و شکایت ثبت و به دادسرا ارسال می‌شود اما جناب مداح تیرانداز در جلسه دادرسی حضور پیدا نمی‌کند.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 از شبی که شلیک مداح در اتوبانی در تهران خبرساز شد تا به امروز نزدیک به ده روز می‌گذرد. صدها رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی با هزینه‌های کلان و خبرنگاران و سردبیران و دبیران سرویس سرگرم کارند، اما تا کنون حتی یک خبر دقیق و مناسب از این رخداد انعکاس نیافته است. این بار سوزن به خویش بزنیم و به قول استاد باستانی پاریزی نوبت خود مشت و مالی است.
 حادثه بنا به روایت ایسنا از یک سایت فیلترشده«ساعت ۳ بامداد روز ۵ دی‌ماه در اتوبان بابایی» رخ داد و طرف تصادف زوج جوانی بودند سوار بر خودروی 206 که کار به «مشاجره لفظی کشیده و مداح معروف بعد از تیراندازی، با همراهان از محل دور شده و سرنشینان ۲۰۶ به کلانتری شکایت می‌برند و شکایت ثبت و به دادسرا ارسال می‌شود اما جناب مداح تیرانداز در جلسه دادرسی حضور پیدا نمی‌کند.».(منبع ایسنا)

خبرگزاری فارس خود تلاشی برای پی گیری مستقل این خبر نمی‌کند و  تنها به نقل از سایت ندای انقلاب اسلامی می‌نویسد و از یک منبع نزدیک به تیرانداز خبر می‌دهد که سواران پژوی 206 اراذل و اوباشی بودند. هیچ توضیحی درباره چرایی شکایت در دادسرا نمی‌دهد؟یعنی به سراغ نیروی انتظامی و منبع خبر دیگری نمی‌رود تا روایت طرف دوم ماجرا را هم نقل کند؟اصل عدم رعایت بی طرفی از دید این خبرگزاری یعنی صفر؟ 

علاوه بر اینها  خبری که اصل آن حداقل در نوبت دوم مراجعه نگارنده- 24 ساعت قبل- از سوی دست اندرکاران حذف شده است ، بدون هیچ توضیحی از سوی خبرگزاری فارس و الان که ساعت 8 صبح است هم در این لینک خبری وجود ندارد.

ایرنا هم به همین خبر خبرگزاری فارس استناد می‌کند و چیزکی می‌آورد.گویی مهمترین خبرگزاری مکتوب یک کشور با این همه علم و کتل از این که خبرنگارش را برای پی‌گیری خبر اعزام کند ابا دارد.

جست وجو در ویژه‌نامه روزانه شوک روزنامه ایران  هم چیزی نصیب خواننده نمی‌کند. دریغ از یک خبر کوتاه؟ در حالی که بخش حوادث این روزنامه از زمان استاد محمد بلوری و بعدها آقای ابراهیمی همیشه معروف بود به پی‌گیری و انتشار اخبار داغ.

خبرگزاری ایلنا و مهر نیز حتی یک خط در این زمینه مطلبی درج نکرده‌اند.در خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان که در پیشانی آن نوشته شده است بزرگترین خبرگزاری فارسی زبان دنیا نیز چیزی در این زمینه یافت نمی‌شود. دو سایت دو روزنامه معروف(همشهری و جام جم)‌نیز از کنار خبر گذشتند تا مصداق مثل معروف آسه برو آسه بیا تا گربه شاخت نزنه باشند.

از تلویزیون و دیگر سایت‌ها و خبرگزاری‌ها هم انتظاری نیست.سایت تابناک صورت مسئله را پاک کرده است.

در سایت‌های داخلی و خارج اما وضعیت بهتر است. یکی دو سایت خبر داده‌اند و بقیه بلا استثناء‌ شروع کرده‌اند به کپی کردن از همان سایت‌ها. در این میانه بازار یادداشت نویسی داغ شده است. شاید یاددشت نویسی برای سایت‌های نه چندان پرخبرنگار و برای آنکه سایت متهم به خبرخوردگی نشود، راه میانه‌ و‌ آسانی باشد؛ در فاصله‌ای ده‌دقیقه‌‌ای می‌توان یادداشتی نوشت و افتخار هم کرد که بیش از 200 نفر زیر یادداشت کامنت گذاشته‌اند.

این گونه  کلیک‌خور سایت هم فراوان می‌شود و بالا می‌رود. اما این شیوه مواجهه با این خبر برای سایت‌ها و خبرگزاری‌هایی با تعداد خبرنگاران فراوان حکایت آن داستان معروف مثنوی است که عاشقی بعد از سال‌ها نامه‌نگاری توفیقی پیدا می‌کند و به دیدار معشوقش نایل می‌شود،اما معشوق می‌بیند که عاشق همچنان مشغول نامه‌نگاری است که برمی‌آشوبد و میگوید چه وقت نامه‌نگاری است. آن زمانی باید نامه‌نگاری می‌کردی که از من دور بودی؟

من به پیشت حاضر و تو نامه‌خوان
نیست این باری نشان عاشقان

این گونه برخورد با خبر برای سایت‌ها و خبرگزاری‌ها ،چیزی جز کم کاری و نداشتن یک استراتژی رسانه‌آی نیست. اگر یکی از عناصر اصلی کار خبری را سرعت بدانیم، سرعت رسانه‌های ایران در پوشش این خبر به عصر پارینه سنگی هم نمی‌رسد.

به اذعان یکی از یادداشت نویسان محترم که یادداشتی نکته دار و خواندنی نوشته است،تنها رها کردن صدای سفیر این گلوله در خلاء‌خبری میان رسانه‌های مجازی است، تا بازار حدس و گمان و شایعه رونق بگیرد.ای کاش این سردبیر محترم خود دستی از آستین برمی‌آورد و برای فرونشاندن عطش رسانه‌های مجازی از ارتباطاطش مدد می‌گرفت برای دادن یک خبر دقیق و صحیح در این زمینه.

وضعیت یادشده آشکارسازی یکی از ضعف‌های عمده روزنامه‌نگاری ایرانی است؛نبود خبر و خبرنگار و به قول دوست گرامی ومورخ تاریخ مطبوعات ایران سید فرید قاسمی، پدیده خبرنگاری نشسته یا کپی‌ پیست کار. جالب این است که اکنون خبرنگاران نشسته حتی زحمتی نمی‌دهند که دستی به تلفن ببرند و در این عصر ارتباطات با تلفن همراه مسئولی تماس بگیرند و یا دو طرف ماجرا را پیدا کنند و اطلاعاتی دقیق‌تر درباره اصل حادثه ارائه کنند.

شاید برخی‌ عنوان کنند همزمانی این حادثه با تعطیلات و ایام سوگواری دهه آخر محرم،مسبب اصلی چنین کم کاری است، اما تعطیلات چیزی از اصل ماجرا( به خصوص سایت‌ها و خبرگزاری‌هایی که قطعا نیروی کشیک دارند) کم نمی‌کند.اگر این گونه باشد دیگر چه حاجت که این شغل را سخت و زیان‌آور بدانیم. شغلی سخت و زیان‌آور است که انرِژی و توانی مضاعف و خارج از استانداردهای شغلی از شاغل بگیرد.اگر قرار باشد تمامی خبرنگاران کارمندانی باشند که سر ساعت می‌آیند و می‌روند دیگر چه کسی رخدادهایی از این دست را به درستی پوشش دهد؟ جای پرسش‌گری و پی‌گیری خبر کجاست؟ شاید برخی پاسخ دهند که منابع خبری یا در دسترس نیستند و یا پاسخ نمی‌دهند؟ باید همین را هم نوشت و نام مسئولی که خود را مبری از پاسخ می‌‌داند را هم ذکر کرد تا حذاقل افکار عمومی بدانند چه کسی جلوی جریان آزاد اطلاع‌رسانی را سد کرده است؟

باید بپذیریم که روزنامه‌نگاری ایران از کمبود خبرنگار پی‌گیر و حتی سردبیرانی که بتوانند در چنین مواقعی یک سیاست درست و اصولی را برای جلوگیری از رواج و رونق انواع شایعات به کاربندند رنج می‌برد. البته بخشی از کلیت ماجرا به بی فشارها و بگیر و ببندها مرتبط است که هیچگاه در این سال‌ها اجازه ندادند تجربه‌ها متراکم و به نسل تازه‌تر منتقل شود. موج مهاجرت‌روزنامه‌نگاران گویای همین مسئله است و دلیلی بر چنین برهوتی.

در خلاء‌چنین تحرکی طبیعی است که شایعات جان می‌گیرد. در حالی که هنر یک سردبیر در چنین مواقعی است که باید بروز کند. او(هر سردبیری)باید از ارتباطات فرارسانه‌ای اش بهره ببرد برای آنکه راهی بیابد تا به اصل منابع نزدیک شود.مصاحبه با مداح می‌توانست به بسیاری از شایعات پایان دهد.همچنانکه پی‌گیری این حادثه در دادسرا و یا پیدا کردن راننده 206 هم می‌توانست بخش‌های دیگری از اصل ماجرا را بر روزن افکند. اگر مداح معروف خود توضیح ، می‌داد، شاید این کلاف پر از شایعه چنین پیچیده نمی‌شد.اگر او به درستی رفتاری که کرده است باور دارد، این باور را با توضیحات خود به افکار عمومی انتقال دهد.

او اکنون در نزد افکار عمومی متهم اصلی است( بنا بر همان اندک اطلاعات موجود هم تیراندازی کرده و هم به دادسرا نرفته است) توضیحات منبع نزدیک به او قانع‌کننده نبود، چرا که نسبتی با واقعیت ماجرا نداشت و  یا نتوانسته افکار عمومی را نسبت به اصل ماجرا قانع کند.

به یاد داشته باشیم هر خبری که نسبت و نزدیکی آن با اصل ماجرا دور و دیر باشد،طبیعی است که ذهن‌های کنجکاو را قانع نمی‌کند.

توضیح: اصل یادداشت در صفحه آخر روزنامه اعتماد امروز با عنوان ذهن‌های کنجکاوی که اقناع نمی‌شوند، منتشر شده است.